نویسنده: رامین ولیزاده میدانی
دیدبان: به دنبال سفر اردوغان به جمهوری اسلامی ایران، به ظرفیتهای مشترک بین دو کشور به همراه تفاوت دیدگاهها خواهیم پرداخت. دو کشور ایران و ترکیه از تأثیرگذارترین بازیگران منطقه هستند که در چند سال اخیر در پی رخ دادن حوادثی در منطقه، منافع مشترک دو کشور تحت تأثیر این حوادث قرار گرفته است. در این نوشتار به عوامل داخلی، منطقهای و فرامنطقهای مؤثر در روابط بین ترکیه و ایران میپردازیم.
الف) عوامل داخلی
1- حزب حاکم در ترکیه
روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، نوید روابط گستردهای را بین ایران و ترکیه میداد؛ اما غفلت از نکتهای مهم موجب اشتباه محاسبه در برخورد با این حزب بود. نکتهی قابل توجه عبارت است از اینکه حزب عدالت و توسعه حزبی است که مسلمانان تشکیل دهندهی آن هستند؛ اما رأی دهندگان به این حزب به دلیل موفقیتهای اقتصادی و برنامههای موفق رفاهی این حزب به آن رأی میدهند. نباید فراموش کرد که در صورت عدم موفقیت اقتصادی، این حزب موفق به کسب اعتماد مردم ترکیه نخواهد شد. بنابراین هرچند که با روی کار آمدن افرادی همچون اردوغان روابط بین ایران و ترکیه گسترش یافت؛ اما منافع اقتصادی در اولویت کاری آنان قرار داشت. با توجه به این امر است که در برخی اوقات شاهد خیزش یکطرفه از سوی ترکیه در ایران هستیم.
2- تضعیف نیروهای سکولار
پیروزی احزاب اسلامگرا و تضعیف احزاب سکولار، روح جدیدی در پیکر روابط سرد ایران و ترکیه دمید. احزاب سکولار منافع متضادی در ارتباط با ایران داشتند؛ لذا پیروزی احزاب اسلامگرا باعث نزدیکی منافع مشترک در ارتباط بین دو کشور شد. نیروهای سکولار محافظان اصول کمالیسم شمرده میشوند که در راستای این اصول حرکت میکنند.
3- تضعیف موقعیت ارتش
اتفاق مهم دیگری که باعث نزدیکی بیشتر ترکیه و ایران شد، تضعیف جایگاه ارتش در ترکیه بود. ارتش در کنار نیروهای سکولار، مدافعان اصول کمالیسم شمرده میشدند. چندین کودتا برای محافظت از اصول کمالیسم در ترکیه توسط ارتش این کشور انجام گرفته است؛ اما پیروزی چشمگیر و مداوم حزب عدالت و توسعه، باعث تضعیف موقعیت ارتش در سیاست این کشور شد.
4- رویکرد جدید نسبت به مسأله فلسطین
رویکرد جدید ترکیه نسبت به مسأله فلسطین بعد از پیروزی احزاب اسلامگرا در این کشور، از عوامل دیگر نزدیکی ایران و ترکیه محسوب میشود. به عنوان نمونه ارتباط ترکیه با حماس در این زمینه مورد قابل توجه است. ارتباط ترکیه با این گروه فلسطینی از سال 2010 به ویژه بعد از حملهای که به کشتی ترکیهای شد، مستحکمتر شده است. مشعل در 27 دسامبر نیز حضوری غیرمنتظره در ترکیه یافت و دلیل آن شرکت در نشست سالیانه حزب حاکم عدالت و توسعه بود. با این حال نباید فراموش کرد که نوع رویکرد ایران و ترکیه نسبت به مسأله فلسطین یکسان نیست و شاهد تفاوتهایی در این بین هستیم؛ چرا که ترکیه همچنان به ارتباط خود با رژیم صهیونیستی ادامه داده است و اختلافات موجود کنونی بین ترکیه و اسرائیل نیز به اندازهی اختلافی نیست که ایران با این رژیم دارد؛ چرا که ایران این رژیم را رژیمی جعلی میداند و موجودیت آن را نپذیرفته است.
5- تجارت و ترانزیت
مهمترین عاملی که باعث نزدیکی دو کشور ایران و ترکیه محسوب میشود، ارتباطات تجاری و ترانزیتی است. ایران بعد از روسیه دومین کشوری محسوب میشود که انرژی ترکیه را تأمین میکند. خط لوله گاز بین ایران و ترکیه از پراهمیت ترین فعالیتهای تجاری بین دو کشور است. البته نکتهای که در این بین وجود دارد، حضور یک جانبهی ترکیه در بخشهای اقتصادی ایران است؛ به طوری که دلارهای بیشتری نصیب تجار ترکیهای میشود. حضور ایران به اندازهای نیست که تجار ترک در ایران حضور دارند.
اگرچه ایران با آغوشی باز، بازار خود را در اختیار ترکها قرار داد و با انعقاد تعرفه ترجیحی قرار است ترکیه فهرست بلندبالایی از کالاهای واسطه و سرمایهای خود را با تعرفه ترجیحی به ایران صادر کند، اما حاضر نیست به راحتی تاجران و کالاهای ایرانی را بپذیرد؛ به نحوی که براساس مقررات جدیدی که وضع کرده است، اگر کامیونی به هر دلیلی، حتی چند ساعت بیشتر از مدت تعیین شده، در ترکیه بماند، تا سه ماه حق ورود مجدد نخواهد داشت.(1)
ب) عوامل منطقهای و فرامنطقهای
1- مسأله عراق و اقلیم کردستان عراق
مداخلاتی که ترکیه در عراق و اقلیم کردستان آن انجام داد که از آن جمله میتوان به ارتباط مستقیم ترکیه با اقلیم خودمختار کردستان و استقبال و حمایت از طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهور عراق اشاره کرد، زمینههای تیرگی روابط بین ایران و ترکیه به وجود آمد. کشور عراق به دنبال دعواهای طایفهگری، اسیر گروههای تکفیری- تروریستی شد که مورد حمایت ترکیه بودند. با توجه به این مسائل در عراق بود که اختلافاتی مابین ایران و ترکیه آشکار شد.
2- بحران سوریه
همه قدرتهای بینالمللی و منطقهای در بحران سوریه میل به دخالت دارند. امریکا، اروپا، روسیه، چین در سطح بینالمللی، ترکیه، عربستان، ایران و برخی کشورهای عربی مانند قطر در سطح منطقهای و شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا در سطح سازمانهای بینالمللی سعی در تأثیرگذاری در روندهای حل و فصل بحران را دارند. کشورهای غربی و سازمانهای بینالمللی همآهنگ با ترکیه، عربستان، قطر و اتحادیه عرب از نخستین ماههای بحران بر لزوم تغییر نظام سوریه و حمایت از اپوزیسیون تاکید داشتند. ایران، روسیه و چین از منظر ژئواستراتژیک با رویکرد غرب و اعراب مخالفت کردند. در همه بحرانهای عربی کنونی جدای از تطابق و تضاد منافع استراتژیک قدرتها، دو مؤلفه حمایت از ارزشهای انسانی و اخلاقی و منافع ژئواستراتژیک در اتخاذ موضع کشورها دخیل بوده است. غرب سیاست افزایش نقش ترکیه در مدیریت و کنترل انقلابهای عربی را دنبال میکند. غرب هم این موضوع را انکار نکرده است که از این طریق خواهان مهار و کنترل نقش منطقهای ایران است. در بحران سوریه و شکلگیری نوع جدید دخالت ترکیه، غربیها انکار نکردهاند که بحران سوریه مقدمهای برای تضعیف نقش منطقهای ایران و حتی برنامه هستهای آن است. با این سیاست، غرب رقبای ایران مثل عربستان و قطر و کشورهای دیگر را نیز وارد بازی کرده است. جمهوری اسلامی ایران گرچه در مرحله کنونی با ترکیه درباره بحران سوریه اختلاف نظر دارد؛ اما در نگاه کلی خود به تحولات منطقه، از دموکراسی و قدرت گرفتن اسلامگرایان میانهرو هراسی ندارد. ترکیه و ایران در رقابتهای منطقهای دراز مدت مشکل کمتری از اعراب و ترکیه خواهند داشت. همین مسئله میتواند زمینههای مشترکی را با ترکها برای رایزنی و هماهنگی ایجاد کند. ترکها باید بپذیرند که تغییر در سوریه بهدلیل تقابلهای ژئواستراتژیک آسان نیست. (2)
3- صف بندی شیعی و اخوانی
حمایت جدی ترکیه از گروههای اخوانالمسلمین، صفبندی شیعی و اخوانی را بهوجود آورد. حمایت ترکیه از رئیس جمهور اخوانی مصر و واکنش به برکناری او، نمود بارزی از این حمایت است؛ بهطوری که بعد از برکناری مرسی از ریاست جمهوری، روابط ترکیه و مصر تیره شد و همچنان روابط دو کشور عادی نیست. پافشاری و رویکرد اخوانی اردوغان موجب این صفبندی شده است.
4- غربگرایی ترکیه
ترکیه با عضویت در ناتو و همگرایی با سیاستهای غربی در منطقه، تبدیل به عامل و اجراکنندهی سیاستهای غربی در منطقه شد. با این حال جمهوری اسلامی ایران روابط حسنه خود با ترکیه را حفظ کرده بود؛ اما با رخ دادن بیداری اسلامی در کشورهای عربی، شاهد تشدید اختلافات منطقهای بین ایران و ترکیه بودیم. ترکیه به عنوان بازوی اجرایی سیاستهای آمریکا و غرب، خواستار تبدیل شدن به عنوان الگویی در این کشورها بود؛ این در حالی بود که ترکیه بهوجود اختلافات ماهوی در این کشورها توجهی نکرد.
5- محور ترکیه- عربستان
صف بندی محور ترکیه- عربستان در مقابل محور مقاومت به رهبری ایران، اختلاف دیگری را در ارتباط ایران و ترکیه به وجود آورد. متأسفانه محور ترکیه- عربستان با نگرانی از نفوذ ایران در کشورهایی مثل عراق، سوریه و لبنان، به مقابله با نفوذ ایران برخاست. هرچند اختلافاتی بین ترکیه و عربستان قبل از مرگ ملک عبدالله به وجود آمده بود؛ اما در مقابل محور مقاومت به اتحاد خود ادامه دادند.
6- حمایت ترکیه از داعش
یکی از بزرگترین اشتباهات استراتژیک ترکیه در مواجهه با گروهای تکفیری- تروریستی موسوم به «داعش» اتفاق افتاد. این گروهها با حمایتهای نظامی ترکیه و حمایتهای مالی عربستان، آتشی در دل منطقه به وجود آوردند که بعد از گذشت مدتی از این حمایت ها، دامنگیر خود این کشورها شده است. جمهوری اسلامی ایران مخالفت خود را از این حمایتها اعلام کرد و به دنبال مقابله با این گروهها برآمد. با ائتلاف نمادین غرب در مقابله با داعش، از طرف ایران شاهد مقابلهای جدی با این گروه هستیم؛ به طوری که در سوریه و عراق پیروزیهای بزرگی علیه گروههای تکفیری- تروریستی با کمک ایران بهوجود آمد.
نتیجه گیری
هرچند اختلافاتی در حوزه منافع ایران و ترکیه وجود دارد؛ اما ظرفیتهای مشترک برای همکاری با یکدیگر نیز کم نیست. توجه به ظرفیتهای موجود میتواند در حل اختلافات بین این دو کشور راهگشا باشد. به نظر دیدبان ایران و ترکیه تأثیرگذارترین کشورها در منطقه هستند که میتوانند به عنوان مکمل همدیگر عمل کنند. ترکیه به انرژی ایران نیاز دارد، ایران نیز میتواند از ظرفیتهای سرمایه گذاریهای ترکها استفاده کند. اتحاد بین دو کشور در رسیدن به یک موازنهی جدید در منطقه، تأثیرگذار خواهد بود.
منابع:
(1) http://chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=115028&Serv=0&SGr=0